بیوگرافی ســـامان تنهــــــــــــا

 با عرص سلام خدمت تمامی دوستای گلم بعد از مدتها بالاخره تصمیم گرفتم یک عکس

و یک بیوگرافی از خودم بزارم تا دیگه هی از خودم واسه بقیه توصیح ندم البته این

بیوگرافی هم به طور خلاصه شده میزارم لقبم در دنیای مجازی تنهاست و اسمم سامان

و ملقبم به سامان تنها هنوز اسم واقعیمو به کسی نگفتم حتی خانومم فقط در این حد

بهش گفتم اسم واقعیم این نیست بعدا موقع شناسنامه هامون می بینه از کوچیکی

عاشق اسم سامان بودم کار ندارم

من سامان تنهام متولد 1377/2/4 یک اردیبهشتی هستم زادگاهم نیشابور و فعلا در استان

خراسان رصوی زندگی می کنم و در شهر شاهرود خدمت سربازی رو سپری می کنم

خلاصه ای از دوران کودکی

از کوچیکی به سختی بزرگ شدم مثل خیلی از دوستای گلی که دارین این پستو

می خونین اون زمان ها پدرم پولی نداشت و بامادرم زندگیشونو شروع کردن پدرم

تو موتوز سازی پدرش که پدربزرگم می شه کار می کرد اون زمان روزی 500

تک تومنی به پدرم میداد و منم در اونجا مشغول کار بودم در همان سن کودکی که

عکس هایی در ادامه از کودکیم می بینید ما رو هم پدر بزرگم یک خونه داده بود

که اونجا بشینیم خیلی سخت بود هر روز فشارها پدربزرگم روی ما بود هر روز اساس

کشی هر روز میومدن می گفتن شما پول ندارین همین یک بچه بسه اینقدر حرف زدن و کار

به مادرم میدادن که مادرم خواهرم که یک سال بعد من به دنیا قرار بود بیاد رو کشتن

و من همیشه در حسرت خواهر مانده ام با اینکه کوچک بود و مرد و خیلی ها بچه انقدر

کوچک را مهم نمی دانند ولی من همیسه او را حس کردم و موقع تولدم هر سال میرم

سرخاکش که کنار قبرستان پدر بزرگم هست امسال دعای عهد رو حفط

کرده بودم و برایش سر قبر خواندم بعدس احساس سبکی کردم حس کردم ازم راصیه

 عکس هایی از دوران کودکی سامان تنها

j0fr_dsc00941.jpg

خلاصه ای از دوران  نوجوانی

ما پس از کشمکش ها و اصرارهای مادرم و قرص و اینا اومدیم مشهد اوایل مستاجر بودیم

و بعد تونستیم یک خونه بخریم دوران سختی بود پدر ماهی 50 هزارتومان حقوق می گرفت

که 35 تومان باید کرایه میداد ان زمان به هر سختی بود گذشت تا بزرگ شدم و وصعمون

بهتر  شد عاشق شدم و شکست خوردم  که در قسمت رمان سرا کامل داستان شکست عشقیمی

در عشق مجازی من  توصیح دادم و دز این شکست  چیزهای زیادی اموختم و از نطر عقلی

به بلوغ کافی رسیدم با این شکست شاعر شدم نویسنده شدم منی که از ادبیات متنفر بودم

و چون نوشته هامو تو تنهایی می نوشتم ملقب به تنها خواندم خود را ودر حال حاصر دکلمه

می گویم گاهی شعر مینویسم و اینک با خانومم به سر میبرم و سه ساله کنار هم مقتدرانه

هوای همو داشتیم در همه ثانیه ها ولی دلتنگی همیشه موجش به عاشق های می خوره

که ماهم از این داستان مسنسنا نیستیم مخصوصا اینکه از هم دوریم و من سربازم برای

همین اثری جدید ساخت به نام در انتطار تو که شعرس ازکسیه و فقط دکلمه کردم

اگه سیستم دارین که با سیستم گوش کنید اگه با گوشی هستید دان کنید و با هنسفری

گوش کنید چون با امکانات صعیف صبط شده یکم بی کیفیت شده در پناه حق باشید

دانلود در انتظار تو سامان تنها

                                             Related image



نظرات شما عزیزان:

Aram Asatryan
ساعت13:52---2 مرداد 1399
مرسی خیلی خوب بود
پاسخ:سلام مرسی از وقتی که گذاشتین برای مطالعه


s&v
ساعت4:41---17 ارديبهشت 1398
<center><audio controls autoplay preload="none" style="width:0%;margin:0% 3%;"><source type="audio/mpeg" id="player" src="http://bayanbox.ir/download/3379344054988659125/Halsey- Without-Me-128.mp3">مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند</audio>
<a href="http://pop-music.ir/tag//" target="_blank"></a></center>

ُسلام واقعا سرمنده ام نمی دونم چرا خراب بود تست کرده بودم ولی اینو می تونید قبل اینکه تو وبلاگتون بزارید اینجا تست کنید به ادرس زیر بازم عذر می خوام واقعا بازم اگه مسکلی پیس اومد بهم بگین

http://www.parandehgharib.ir/online-testing-code/


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 7 آبان 1393برچسب:زندگی نامه و بیوگرافی سامان تنها دکلمه گو عاسق, | 1:58 | نویسنده : Saman Tanha |
.: Weblog Themes By Bia2skin :.

پشتیبانی

محرم الحرام تسليت